از کشفیات من
بسم الله
سلام به همه ی دوستای عزیزم :
با اینکه از دست خیلیاتون خیلی دلخورم !!! نپرس چرا که بهت گفتم ! ولی خب کینه ای نیستم کمی دلگیرم ولی ... ایرادی نداره
خب گفتم این چن وقته خیلی غمگین زدم یه پست شادم بنویسیم بزاریم دیگه خو خیلی دلم میخواد برگردم به اون خوشحالی وصف ناپذیری که پارسال داشتم ( به قول شما خجسته ) باورتون نمیشه اگه ببینیدم یک دهم اون زمان شدم !!!! آروووم نمیدونید که
راستی ! شنیدم همه جا جام خالیه !!!!!!!!!!! منبع معتبره !!! انکار نکن !
خب یه یه هفته ای درگیر بودم چی بنویسم !!! هی باخودم میگفتم خاطره ؟؟؟ گفتم نه ! واس خاطره ها وقت زیاده و الان حس تایپ ندارم
گفتم از خودم از شما ؟؟؟ نظرسنجی ؟؟؟؟؟؟؟
که یه برنامه هایی واسش ریختم
و همینطور یه سری کارای دیگه که میکنم
همینطوری که هر جا میرفتم تو فکر بودم یاد یکی از مهم ترین اکتشافاتم افتادم جنبه توهین هم نداره !!! خوووووووووب گوش کنید تا بگم :
یه روز که داشتم واس خرید چیزی تو پاساژ قدم میزدم حدود ده دوازده تا مغازه روسری و چادر و شال و از اینجور چیزا فروشی دیدم کم کم بعد از دیدن دو تا از اونا میتونستم تشخیص بدم فروشنده خانومه یا آقا
اگه گفتید از کجا ؟؟؟؟؟
تاحالا دقت کردید تو مغازه هایی که فروشنده خانومه روسری ها خیـــــــــــــــــــــعیـــــــــــــــــــلی با سلیقه رو سر مانکن هاس و حتی رنگ روسری با رنگ پوست مانکن در بعضی موارد هماهنگه ؟؟؟؟ بعدشم که روسریو با مدل های خوشگل خوشگل بستن اونو با نگین تزیین میکنن واقعا آدم جذب میشه به سمت مغازه
خدا قوت خانوما !
ولی وقتی فروشنده آقا باشه !!!! خدا نکنه وای نمیدونید که ...
از روسری استفاده ی گونی رو دارن البته بعضیاشون !!! شبیه چی اونو دور تا دور گرن مانکن بدبخت میبندن !!!!
کلمات کلیدی :